دکتر مهدی گلشنی؛ عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی این نظر را تأیید میکند و به «قدس» میگوید: بعضی از استادان دانشگاههای کشور از لحاظ اطلاعات علمی به روز نیستند. شخصاً این را بارها در میان استادان جوان فیزیک دیدهام و از بسیاری از دانشجویان هم آن را شنیدهام. آنها فوق العاده مغرور هستند و حتی حاضر نیستند مطالب بسیار ارزندهای که در آن علم مطرح شده را بشنوند ؛بنابراین به حوزه بسیار محدود خود بسنده کردهاند.این در حالی است که بعضی از سرآمدان علم معاصر صریحاً به ناتوانی خویش در پاسخ دادن به بعضی از پرسشهای اساسی حتی در حوزه علم خود اعتراف کردهاند.
وی در خصوص عمده دلایل بروز پدیده یاد شده، میگوید: یکی از دلایلش این است که نسل امروز با معلومات صرفاً تخصصی در یک حوزه بسیار باریک از یک رشته علمی (مثلاً فیزیک) تربیت میشود؛بنابراین اولاً به حوزههای دیگر آن علم اصلاً توجهی ندارد ، از تحولاتی که در آن علم رخ داده خبری ندارد و حتی گاهی منکر آن تحولات میشود و ثانیاً حاضر نیست مطالب بسیار زندهای را که در مبانی آن علم یا حتی حوزه تخصصی خودش مطرح شده است بشنود، بلکه به حوزه بسیار باریک تخصصی خود اکتفا کرده است و جهان را با عینک آن حوزه میبیند.
وی در همین زمینه میافزاید: عامل دیگر رواج سطحی نگری و حاکم شدن بعضی معیارهای نادرست برای سنجش وضعیت علمی استادان است. مثلاً مسئله مقاله محوری ، استادان را به حوزههای بسیار باریک محدود کرده است ؛بنابراین حاضر به شنیدن مطالب خارج از حوزه باریک علم خود نیستند و حتی به تحولات تازه در بخشهای بنیادی آن حوزه توجهی ندارند.
گلشنی درباره راهکارش برای رفع مشکل یاد شده، میگوید: باید به مسئله گستردگی علم و محدودیت علم انسانی که بویژه در دهههای اخیر مورد تأکید بعضی از سرآمدان علم معاصر قرار گرفته است ، توجه شود و در کلاسها روی آن تأکید گردد، ضمن اینکه در کلاسها توصیه شود که دانش پژوهان به کارهایی که در حواشی و حتی گاهی متن اصلی حوزه تخصصیشان اتفاق میافتد عنایت کنند و به حوزه بسیار باریک تخصص خود اکتفا نکنند و سرانجام اینکه باید بعضی از معیارهای مصنوعی سنجش پیشرفت علمی کشور اصلاح شود تا توجه به عمق بیشتر گردد و از سطحینگری پرهیز شود.
اندکی اطلاعاتشان را به روز نمیکنند
دکترمحمد مهدی نژاد نوری؛ معاون سابق پژوهشی وزارت علوم و تحقیقات اما معتقد است استادانی را در کشور داریم که واقعاً قابل و توانمند هستند و نوع مقالاتی که تولید میکنند و یا پژوهشهایی که با وجود این همه تنگنا انجام میدهند، گویای این واقعیت است.
وی نظام ارتقای اعضای هیئت علمی را روشی برای سنجش کیفیت علمی استادان میخواند و میگوید: همه اعضای هیئت علمی دانشگاهها براساس فعالیتهای علمی، فرهنگی ، پژوهشی که در طول سال انجام میدهند طبق شاخصهای تعیین شده امتیاز دریافت کرده و سالانه پایه و یا ترفیع میگیرند و اگر کسی نتواند در طول سه سال یک پایه یا ترفیع بگیرد تحت این عنوان دچار رکود علمی شده و از هیئت علمی اخراج میشود. جدا از این موضوع ارتقای مرتبه مطرح است. یعنی اول فرد مربی میشود بعد استادیار و دانشیار و به مقام استاد تمامی میرسد. برای این منظور نیز فرد تمام فعالیتها و آثاری را که براساس چهار محور آموزشی ،فرهنگی، اجرایی و پژوهشی کار کرده است تدوین کرده و به کمیسیون منتخب و سپس به کمیسیون تخصصی ارائه میکند سپس در نهایت موضوع در هیئت ممیزی بررسی میشود که اگر امتیازاتش از حد مورد نظر بالاتر باشد رأی مثبت اعضا را بدست میآورد و میتواند یک مرتبه ارتقا پیدا کند.
وی با بیان اینکه شاید تعداد معدودی از استادانی که از سواد علمی لازم برخوردار نیستند به گونهای از ارزیابیهای مختلف عبور کرده باشند، تصریح میکند: سالانه دو تا پنج درصد از استادان اطلاعات علمیشان را به روز نمیکنند و خروجی علمی مناسبی ندارند که سرانجام از این کسوت به کسوت دیگری منتقل میشوند.
استادان بیسواد یا کم سواد نداریم
میرحمایت میرزاده، سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی به قدس میگوید: این کمیسیون هیچ مدرکی مبنی بر اینکه سطح کیفیت علمی استادان دانشگاههای کشور در حال کاهش است، در دست ندارد.
وی با اشاره به اینکه قطعاً وزارت علوم برای بررسی و یا سنجش علمی استادان از روشهای خاصی استفاده میکند، میافزاید: برخلاف تصور برخیها، استادان برجسته زیادی داریم .در واقع طبق گزارشهایی که ارائه میشود سطح علمی استادان دانشگاههای ایران و جایگاههایی که کسب کردهاند در مقایسه با دیگر کشورها بسیار امیدوارکننده است.
مجید سرسنگی، معاون فرهنگی دانشگاه تهران معتقد است: بعضی از اعضای هیئت علمی تخصص و دانش خوبی دارند، اما توان معلمی ندارند، من بارها دیدهام که فردی دانشمند بوده و مقالات و کتب علمی زیادی داشته، اما وقتی سر کلاس درس میرود نمیتواند دانستههای خود را به دانشجو منتقل کند. در تربیت معلم وقتی شخصی میخواهد معلم شود باید ۴۰ تا ۵۰ واحد اضافهتر را بگذراند تا بداند چگونه باید تدریس کند، اما ما در دانشگاهها چنین چیزی نداریم. پیشتر دانشگاه تربیت مدرس با همین نیت ایجاد شد که مدرسان خوبی به دانشگاهها بدهد، اما پس از مدتی دانشگاه تربیت مدرس هم مثل دیگر دانشگاهها شد.
وی میافزاید: ما باید افراد را به عنوان معلم جذب کنیم نه به عنوان یک دانشمند خوب، زیرا یک دانشمند خوب لزوماً یک معلم خوب نیست.
نظر شما